خبرگزاری حوزه | حجاب به عنوان یکی از احکام حکیمانه اسلام، افزون بر پاداش اخروی، دارای آثار مثبت فراوانی در زندگی دنیوی نیز هست. این حکم، ابداً به معنای حذف حضور اجتماعی زن نیست، بلکه هدف آن تنظیم این حضور در چارچوبی اخلاقی و بهدور از اختلاط با جنس مخالف است. حضرت فاطمه (س) یکی از اسوههاییست که در عین حضور فعال در جامعه، توانست حریم عفت را به زیباترین شکل ممکن حفظ کند.
امّا برای فهم آثار مثبت و مادی حجاب، میتوان تبعات رواج بدحجابی در جامعه را مورد بررسی قرار داد.
وقتی حریم حجاب در جامعهای شکسته شود، نخستین آسیب بر خود زن وارد میآید و آن، پایمال شدن کرامت اوست. در چنین فضایی، جنس مؤنث نه به عنوان یک شخصیت مستقل با استعدادها و توانمندیهایش، بلکه به مثابهٔ ابزاری برای چشم، گوش، ذهن و... افراد هوسباز شناخته میشود. این نگاه سطحی، مانع از شکوفایی کامل استعدادهای علمی، اجتماعی و انسانی او میگردد.
اما آسیب دیگر، هم متوجه زن و هم کانون خانواده، در نتیجه کل اجتماع است. آمارها در بسیاری از جوامع نشان میدهد هرچه پوشش زن کمتر شود، خیانت زناشویی و بالتبع فروپاشی خانواده، سقط جنین، کودکان بیسرپرست یا نامشروع، ازدواج سفید، تربیت ناصحیح و... افزایش خواهد داشت؛ این گزاره از جهت روانشناختی نیز اثبات شده؛ زیرا وقتی مرد در خارج از خانه، با انواع مدلها و پوششهای جذاب مواجه میشود، شوق همراه بودن با همسر و خانواده در او کاهش یافته و زمینه خیانت فراهم میشود. بنابراین، حجاب به عنوان یک مانع اخلاقی، نقش مستقیمی در حفظ سلامت زن و پایداری نهاد خانواده و جامعه ایفا میکند. البته باید گفت وجود حجاب به تنهایی، این مشکلات را به طور کامل از بین نمیبرد اما رعایت آن، تأثیر بسزایی در کاهش تبعات مذکور دارد. مقام معظم رهبری، چند روز پیش درباره این مطلب چنین فرمودند: «کودکان پدرنشناس، کاهش نسبتهای خانوادگی، تخریب بنای خانواده، باندهای شکار دختران جوان، ترویج روزافزون بیبندوباری جنسی و... همه و همه در غرب کنونی به نام آزادی اتفاق میافتد. این است وضعیت خانواده در این کشورها.» ۰۴/۰۹/۱۲
در بعدی دیگر، در حال حاضر مسئله حجاب در ایران به خط مقدّمی فرهنگی_سیاسی تبدیل شده است. تاریخ استعمار گواهی میدهد که قدرتهای سلطهگر برای دستیابی به اهداف خود همواره از شیوههای مختلفی بهره بردهاند. در دوران فراعنه، مستبدین بوسیله لشکرکشی و ادّعای خدایی، نیروی انسانی ملتها را به یغما میبردند. با ظهور انقلاب صنعتی، این رویه تغییر کرد و آنان با بهانهتراشیهای گوناگون و معمولاً با جنگ و کشتار به کشورها وارد میشدند تا منابعی چون نفت، گاز، الماس و لیتیوم را غارت کنند. نمونههای عینی این رفتار را میتوان در تلاش کنونی آمریکا برای حمله به ونزوئلا به بهانه مبارزه با قاچاق یا حضور طولانیمدت در افغانستان تحت عنوان مبارزه با تروریسم مشاهده کرد. کشتار در کنگو به دست بلژیکیها، نسلکشی در کامرون توسط آلمانها و نسلکشی در لیبی به دست ایتالیاییها، تنها بخشی از این مصادیق تاریخی هستند.
اما در مورد ایران که مستکبران با تکیه بر جنگ مستقیم تاکنون به نتیجهای نرسیدهاند، بوسیله شعارهای فریبندهای همچون آزادی و برابری حقوق زن و مرد و با کمک ابزارهای نوین فناوری از جمله شبکههای اجتماعی، پیامرسانها، سایتهای خبری، شبکههای تلویزیونی و... در پی محو هویّت فرهنگی و دینی این ملت برآمدهاند؛ زیرا میدانند با از بین رفتن این هویّت، مردم انگیزهای برای دفاع از ارزشهای ملی و دینی خود نخواهند داشت و در چنین شرایطی، زمینه برای حمله نظامی یا کودتا فراهم میشود تا همانند دوران پیش از انقلاب، منابع و موقعیت استراتژیک کشور را به یغما ببرند. در این نقشه شوم، بیحجابی به نمادی کلیدی برای پیشبرد اهدافشان تبدیل شده است و شاید به خاطر همین نکته، رهبر معظم انقلاب از این گناه به «حرام سیاسی» تعبیر کردند.
با توجه به این نکات، هماکنون هوشیاری و اتّحاد ملی در برابر این توطئه گسترده، امری حیاتی برای همه میهندوستان به شمار میآید که امید است ملت ایران با عنایت خداوند متعال، از این امتحان نیز سربلند بیرون بیاید.
حامد بلالی پزوه










نظر شما